مجموعهیی از چندتوپونیم، که در این مختصر بررسی میشود، حول محور عنصر دیل/دول دور میزند که محتملاًمبدأ و منشأ غیرترکی و ماقبل ترکی(Pre-Turkic) دارد. جهت مرور فهرست، ابتدا از دیل/دول/دل آغاز میکنیم، اماقبل از آن توضیحات مقدماتی مفید خواهد بود. لفظ دل/دیل در گیلکی به "محوطۀمحصور" یا "محل نرده کشی شده و فنس بندی شده" اطلاق شده و شایدمعنای ضمنی قُرُق هم داشته باشد. در تالشی دول(dol) به معنی "گودی" است و بی ارتباط با لفظ گیلکی به نظرنمیرسد. در مناطق جنوبیتر استان کردستان و لرستان، اسامی مرکب با دول هم مکرردیده میشود. ظاهراً دول(dol) در لهجات کردیو لُری به معنی "وادی، دشت" است. در کُرمانجی، دولیک(dolik) به معنی "وادی کوچک، درّه" هم رواج دارد. دو روستا درآناتولی هم با نام دول(آدی یامان، الازیغ/عبدالعزیز) وجود داشت. ابتدا از آذربایجانمیکنیم؛
1. اوزمدل(Üzümdil): اسم روستا و چند دهستان در منطقۀ قراداغ. آیا جزء اول بااوزوم(=انگور) ترکی منطبق است یا بعدها آسیمیله شده و با اتیمولوژی عامیانه به اینشکل درآمده است.
2. صومعهدل(=سومادیل): در ورزقان واقع شده و جزء اول اسم همان صومعۀ مورد بحث درمطلب "انعکاس تصوف در توپونیمی" با همان ابهامات است.ارتباط آن با سوما(suma)ی مضبوط درطبری، به معنی قنات، محتمل است. در این صورت محتملاً معنایی نظیر "قنات قُرُقشده/اختصاصی" داشته است.
3. تخمدل: روستایی از توابع دهستان اوزمدل شمالی. در این لفظ هم جزء اول"تخم" فارسی به نظر میرسد و بعید است از تاتی و تالشی که در آنها، فرمتوم(tum) و نظایر آن، وجود دارد، اخذ شدهباشد. احتمال نرمالیزاسیون کلمه هم منتفی نیست. از آنجا که تخم در ترکی هم دخیلبود، آیا میتوان احتمال ترکیب دو عنصر دخیل را، در زبان ترکی مطرح ساخت؟
4. دل: اسم رسمی روستای معروفی در میاندوآب است که جزء اول آن در مطلبی دیگربحث خواهد شد.
5. گاودل: روستایی از توابع دهستان اوچ هاچای بخش مرکزی اهر. نظیر این اسم درگیلان هم وجود دارد و در آن صفحات "محوطۀ محصور گاوها" از آن مراد میشود.گاودل دیگری با تلفظ محلّی گؤودیل (Gövdil) در در منطقهملکان/ملیک کندی وجود داشته که اسم آن در نام دهستانهای گاودل شرقی، گاودل غربی، گاودلمرکزی برجای مانده است.
6. شهرهدل/شرهدیل: دهی از توابع چاراویماق. شهر خواندن جزء اول باید ابتکارفصحاء و بلغاء باشد اگر که قلب/متاتز نباشد.
7. شورهدل: از توابع آغمیون سراب. جزء اول (=شوره) واضح است.
8. سختدل: قریهیی از توابع ورقۀ چاراویماق. تلفظ محلی را نمیدانم. بعید مینمایدجزء اول سخت مشهور فارسی باشد.
9. آلاصندل: روستایی تابعۀ ورگهان. جزء اول بر من مجهول است. آیا ممکن است مقلوبآصلان باشد؟
10.بزنهدل: از توابع دهستان میشهپاره کلیبر. جزء اول باز هممجهول به نظر میرسد. آیا ممکن است بزینه>بزنه(=بُز) باشد؟
11. اوشندل(Övşendil): قریهیی از توابع هشترود. عنصر اول ممکن است واریانتی از آویشنباشد و لذا اسمی بالنسبه شفاف به نظر میآید.
12. دول: دهستانی از توابع بخش مرکزی شهرستان اورمیه. اسم این منطقه همقاعدتاً همان دول/دیل مدّ نظر ماست و احتمالاً غربی ترین اسم از این قماش درمناطق ترکنشین.
13. منده دول: روستایی در دهستان باراندوز شهرستان اورمیه. آیا جزء اوّلماندا(manda)ی رایج در آناتولی(=گاومیش) است؟
***
مشهورترین توپونیمهای مربوط در قلمروی ایران را، در ادامه مرور میکنیم. ولیقبلاً تذکر دهم که این لیست جامع نیست و بالاخص شامل اسامی سطح میکروتوپونیمی نمیشود.
1. دول ونی: روستایی از توابع بخش حسین آباد شهرستان سنندج. جزء دوم قاعدتاً وَنمشهور است.
2. دول گلاب: قریهیی از توابع بخش هندمینی شهرستان بدره در استان ایلام.
3. خشکهدول: روستایی تابعۀ دهستان آبیدر در بخش مرکزی شهرستان سنندج(=دشت خشک)
4. دول ماهی: قریهیی از توابع بخش ماهور میلان شهرستان ممسنی(استان فارس)
5. دول گپ: روستایی تابعۀ بخش معمولان شهرستان پل دختر(لرستان)
6. دول ارزن: قریهیی از توابع بخش نمشیر شهرستان بانه(کردستان)
7. دول باغ: روستایی تابعۀ بخش مرکزی شهرستان سنندج
8. ملیم دول: قریهیی تابع بخش مرکزی خرم آباد
9. دول بید: قریهیی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلفان(لرستان)
10.دره دول: روستایی تابعۀ بخش ماژین شهرستان درهشهر استان ایلام
11. دول زنگی: قریهیی تابعۀ بخش سردشت شهرستان دزفول
12. دول جافر: قریهیی تابعۀ بخش سردشت شهرستان دزفول
13. دول دعوا: قریهیی تابعۀ بخش سردشت شهرستان دزفول
14. دول میش: قریهیی از توابع بخش ماهور میلان شهرستان ممسنی(استان فارس)
***
علی القاعده توپونیم دولکندی(از قراء تابعۀ چایپاره) از این سری نیست و بادول(dul) "بیوه زن/مرد" مرتبطباید باشد.
درباره این سایت